کد مطلب: 120029
درخواست رسمي آمريکا از ايران
تاریخ انتشار : 1393/10/10 09:47:33
نمایش : 1299
۳ سال پيش بود که وزارت اطلاعات ماجراي ورود يک جاسوس آمريکايي با مليتي ايراني را افشا کرد؛ جاسوسي که هم اکنون در زندان به سر ‌مي‌برد و آمريکا نيز از کشورمان درخواست تبادل وي را کرده است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، امير ميرزايي حکمتي ۲۸ ساله مقيم ايالت ميشيگان آمريکا، اوايل سال ۹۰ توسط ماموران وزارت اطلاعات و به اتهام جاسوسي براي سيا و سيستم هاي اطلاعاتي آمريکا بازداشت و اسناد اين همکاري و ديدارهاي وي با مقامات آمريکا در افغانستان در رسانه‌ها نيز منتشر شد.


در نهايت بعد از انجام تحقيقات و اعتراف ميرزايي حکمتي به همکاري با نهادهاي اطلاعاتي آمريکا، پرونده وي به اتهام همکاري با دولت متخاصم آمريکا و سرويس اطلاعاتي آمريکا CIA عليه جمهوري اسلامي ايران به دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارجاع شد. پرونده براي رسيدگي در اختيار شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضي صلواتي قرار گرفت و نخستين جلسه محاکمه ميرزايي حکمتي، ششم دي سال ۹۰ برگزار شد.


متهم ساختن ايران به دست داشتن در تروريسم؛ هدف جاسوس آمريکايي

در کيفرخواست صادره براي امير ميرزايي حکمتي که در جلسه دادگاه توسط نماينده دادستان قرائت شد با استناد به گزارشات مديرکل حقوقي قضايي معاونت جاسوسي وزارت اطلاعات آمده بود حکمتي با هدف نفوذ اطلاعاتي به سيستم اطلاعاتي کشور وارد ايران شده و با بررسي دقيق‌تر مشخص شد که هدف وي متهم سازي ايران به دست داشتن در تروريسم است.


در اين کيفرخواست همچنين آمده است که متهم از ماه مي ۲۰۰۹ ميلادي از سوي سازمان جاسوسي آمريکا CIA استخدام شده و مأموريت‌هايي را براي جاسوسي در ايران داشته است. در اين کيفرخواست با اشاره به اعزام حکمتي به پادگان بگرام افغانستان و دسترسي وي به اسناد سري و سپس اخذ مأموريت براي حضور در ايران و سپس مراجعه به وزارت اطلاعات و برقراري رابطه با کارشناسان اين وزارت به عنوان مراحل انجمن مأموريت متهم، آمده است.


اقرار صريح و مقرون به واقع متهم، ارتباط با سازمان سيا و اقدام عليه امنيت کشور بوده و انگيزه‌هاي همکاري با سيا محرز است؛ از اين رو تقاضاي کيفر براي متهم خواستار مي‌شود. در نهايت ۱۹ دي ماه، دادگاه راي خود را صادر و جاسوس آمريکايي را به اعدام محکوم کرد. راي صادره مورد اعتراض ميرزايي حکمتي قرار گرفت و پرونده براي رسيدگي در مرحله تجديد نظر به ديوان عالي کشور ارجاع شد.


کمتر از دو ماه از ارجاع پرونده ميرزايي حکمتي به ديوان عالي کشور گذشته بود که حجت الاسلام غلامحسين محسني اژه‌اي سخنگوي قوه قضاييه ۱۵ اسفند ماه سال ۹۰ در نشست خبري با خبرنگاران در خصوص اين پرونده گفت: تا آنجا که در ذهنم است به اين حکم در ديوان عالي کشور اعتراض شد و ديوان از آن نقص گرفت و پرونده را براي رسيدگي به شعبه هم‌عرض فرستاده است.


با نقض ديوان به حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، پرونده به شعبه ۲۸ اين دادگاه به عنوان شعبه هم عرض ارجاع شد و در نهايت شعبه ياد شده ميرزايي حکمتي را به ۱۰ سال حبس محکوم کرد و اين راي در شعبه تجديد نظر استان تهران تاييد شد. بعد از صدور راي قطعي، ميرزايي حکمتي از ديوان عالي کشور تقاضاي اعاده دادرسي کرد که تا کنون به اين درخواست وي پاسخي داده نشده است.


حکمتي که بود و چگونه وارد ايران شد؟

پيش از ورود امير ميرزايي حکمتي به ايران، به دستور باراک اوباما، ميز ايران در سازمان مرکزي اطلاعات آمريکا سيا مامور مي‌شود تا علاوه بر هزينه‌هاي گذشته، فعاليت‌هاي خرابکارانه و جاسوسي که تاکنون انجام مي‌داده، پروژه‌اي سه جانبه را، بسيار محرمانه و با همکاري موساد و MI۶ طراحي کرده و علاوه بر ترور و جنگ رسانه‌اي، ‌سيا تمام توان خود را براي فاز سوم يعني راهي براي نفوذ طرح‌ به کار ‌گيرد.


ميز ايران در سيا که در مقابله با سرويس اطلاعاتي ايران شکست‌هايي پي‌درپي خورده بود، اين پروژه را حياتي مي‌بيند و از همين رو يک تيم ويژه در سازمان سيا مامور مي‌شود تا زبده‌ترين فرد را براي نفوذ به دستگاه اطلاعات ايران انتخاب کند. فرد مورد نظر در آريزوناي آمريکا متولد شده و سابقه يک دهه آموزش‌هاي فشرده اطلاعاتي را در رزومه خود داشت. ميرزايي حکمتي در اعترافات خود مي‌گويد: سال ۲۰۰۱ دبيرستان را تمام کردم و تصميم گرفتم وارد ارتش آمريکا شوم. آگوست ۲۰۰۱ رسما لباس ارتش آمريکا را پوشيدم و آموزش هاي مختلف اطلاعاتي و نظامي ديدم.


حکمتي پس از آموزش‌هاي عمومي و ويژه نظامي، به دانشگاهي مخصوص فرستاده مي‌شود تا در کنار آموزش‌هاي اطلاعاتي، زبان‌هاي خاورميانه‌اي را نيز بياموزد. در ادامه اعترافات وي آمده است: وقتي فهميدند که من مي توانم يک مقدار به عربي و فارسي حرف بزنم، گفتند ما دوست داريم شما را به دانشگاهي بفرستيم تا عربي ياد بگيري.


حکمتي حالا به تحليل‌گر اطلاعات تبديل شده که با پوشش نظامي ارتش آمريکا، وارد خاک عراق مي‌شود. ماموريت وي در عراق، شناسايي افرادي بين مقام‌هاي عراقي است که گرايش به آمريکا داشته باشند و اين کشور بتواند با صرف هزينه، آنها را عروسک خيمه شب‌ بازي خود بکند. حکمتي بايد افرادي را مي‌يافت که اهداف آمريکا را در خاک عراق تامين کند.


حکمتي در خصوص فعاليت هايش در عراق نيز مي‌گويد:«آمريکايي‌ها تاجايي که مي‌توانند امور کشورها را خصوصاً نفت را کنترل مي‌کنند. آمريکا قصد داشت تا با تصرف چاه‌هاي نفت عراق، سازمان اوپک را ورشکست و کاري کند که نفت فقط به دلار معامله شود تا قدرت آمريکا مقابل چين و روسيه بيشتر باشد. يکي از دلايل حضور نظامي آمريکا در عراق اين بود که در خاورميانه حضور داشته باشد و با نفوذ در گروه‌هاي اسلامي در بين مردم مسلمان نفوذ کند و انحراف ايجاد کند. آمريکا با پوششِ آوردنِ دموکراسي، يکي ديگر از اهداف خود يعني کنترل خاورميانه از جمله ايران، سوريه، لبنان، عراق، بحرين و حتي تونس را اجرا کرد تا ايران براي اين کشورها الگو نشود».


حکمتي در عراق، حدود دو سال آموزش استفاده از سيستم‌هاي محرمانه و جمع‌آوري اطلاعات از اماکن و اشخاص مختلف را به طور کاربردي فرا مي‌گيرد. در اين بين سيا مي‌کوشد تا پوششي مناسب، براي ماموريت بزرگ وي بيابد.


حکمتي بلافاصله پس از پايان ماموريت چند ماهه در عراق به استخدام چندين شرکت اطلاعاتي درمي‌آيد. تغيير شرکت‌هاي متعدد او در فاصله زماني کوتاه به خاطر اين است که حکمتي آموزش‌هاي مختلف را در پوشش کار در شرکت‌هاي مختلف بياموزد و در خلال اين آموزش‌ها، دوستان و همراهان وي به ماهيت ماجراي وي پي نبرند.


سرانجام تيم ويژه‌اي که ميز ايران را در دست داشت، حکمتي را براي عمليات پيچيده نفوذ انتخاب مي‌کند. انتخاب حکمتي براي اين بود که سيا توانايي وي در دقت به جزئيات محيط و تفکر براي آمريکا را بسنجد و بايد براي اين ماموريت مهم و استراتژيک محک زده و آموزش ببيند. وي بارها تست دروغ‌سنجي و روانشناسي و معاينات پزشکي را با موفقيت پشت سر ‌گذاشته بود، بنابراين بعد از چندي در سال ۲۰۱۱ در هتل واشنگتن، اين ماموريت به وي ابلاغ مي‌شود.


مامور سيا با دادن توضيحات ريز و دقيق، حکمتي را براي انجام اين ماموريت بزرگ توجيه مي‌کند و به وي اطمينان مي‌دهد با پوششي که براي او ايجاد مي‌کنند، هيچ مشکلي پيش نيايد. دو طرف طي سه روز، بارها نوع مواجهه با ماموران اطلاعاتي با پوشش حکمتي را تمرين مي‌کنند.


در اين بين سازمان سيا نيز تصميم گرفته بود تا يکي از زبده‌ترين نيروهايش که در زمينه‌هاي مختلف اطلاعاتي آموزش ديده و حالا ديگر از سطح تحليل‌گر اطلاعاتي بالاتر رفته را با پوشش يک دلال اطلاعات در مسير دستگاه امنيتي ايران قرار دهد تا نفوذ صورت گيرد. براي اين کار فرد مورد نظر به هر طريق ممکن بايد اعتماد سازي کند. در اعترافاتي که از حکمتي پخش شد، وي در اين باره مي‌گويد: «به من گفتند مي‌روي و سه هفته به عنوان يک منبع براي وزارت اطلاعات، اطلاعات هماهنگ شده به آنها مي دهي و پول مي‌گيري و بر‌مي‌گردي».


حکمتي براي اجراي اين امر، اجازه دسترسي به سري‌ترين سيستم‌هاي اطلاعاتي براي جمع‌آوري اطلاعات مورد نياز «پروژه نفوذ» را پيدا مي‌کند. سپس به پادگان بگرام افغانستان فرستاده مي‌شود و در اين هنگام، شبکه‌هاي مختلف ايران که تحرک و فعاليت‌هاي بگرام را زير نظر دارند، از حضور يک آمريکايي ايراني تبار در اين پادگان مطلع مي‌شوند. حکمتي سپس با پروازي به دبي مي‌رود و بعد از دو روز اقامت در دبي به ايران مي‌آيد.


حجم اطلاعاتي که حکمتي با خود به ايران آورده بود، به گونه‌اي بود که هر سرويس اطلاعاتي در مواجهه با آن خود را در مقابل منبعي مهم مي‌ديد و سعي مي‌کرد تا علاوه بر صحت‌سنجي، هر طور شده اين منبع را از دست ندهد و نياز اطلاعاتي‌اش را به‌وسيله آن برآورده کند و اين همان دامي است که براي ايران پهن شده بود.


سازمان سيا در اين پروژه به دنبال ايجاد اثر انگشت يا ردپاي سرويس اطلاعاتي ايران است تا هر طور شده، لااقل يکي از ماموران امنيتي ايران را به دام بياندازد و پس از درخواست اطلاعات از حکمتي، به توانمندي و نيازهاي ايران اشراف يابد تا بتواند آن را به‌عنوان حربه‌اي عليه ايران قرار دهد اما دستگاه امنيتي ايران بر اين موضوع اشراف يافت و با ارزيابي درستي اطلاعات، به فرعي بودن کار پي ‌برد و با شناسايي مسيرها و راه‌هاي اعزام فرستاده که حکمتي از آنها عبور کرده بود، پروژه نفوذ را کنترل و مهار کرد.

سرانجام، سربازان گمنام امام زمان(عج) با ردگيري و مهار فرستاده، در يک عمليات پيچيده، نه تنها پروژه نفوذ را با شکست مواجه کردند، بلکه شبکه گسترده جاسوسي با طيف وسيعي از اطلاعات ستاد را شناسايي و منهدم کردند تا روش‌هاي واسطه‌ها و همکاران اين شبکه جاسوسي در اعتبار نيروهاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي قرار گيرد و بار ديگر نقشه آمريکا شکست بخورد.


درخواست وزير خارجه آمريکا براي آزادي ميرزايي حکمتي

سوم خرداد امسال، جان کري وزير امور خارجه آمريکا طي بيانيه‌اي خواستار آزادي امير ميرزايي حکمتي شهروند آمريکايي- ايراني شد. در بيانيه وزير امور خارجه آمريکا آمده است: «حکمتي تقريبا سه سال را به خاطر اتهامات نادرست جاسوسي در ايران زنداني بوده است. ما به خصوص نگران گزارش ها درباره وضعيت سلامتي او در زندان هستيم». او نوشت: «خانواده حکمتي در آمريکا بيش از حد مجبور به تحمل رنج دوري او بوده است. او بزرگترين پسر خانواده است و آنها براي او دلتنگ هستند و مي خواهند به خانه برگردد. ما محترمانه از دولت جمهوري اسلامي ايران مي خواهيم حکمتي را آزاد کند تا او بتواند در آمريکا نزد خانواده اش برگردد».



نامه ميرزايي حکمتي به ظريف

پيش از بيانيه جان کري نيز، برخي رسانه‌ها ۳۰ فروردين امسال از نامه امير ميرزايي حکمتي به محمد جواد ظريف وزير امور خارجه کشورمان خبر دادند. برخي سايت‌هاي خبري نوشتند که امير حکمتي در نامه خود به محمد جواد ظريف وزير امور خارجه ايران خود را يک شهروند و هم وطن ايراني خوانده و گفته است من به عنوان فردي که ۳۰ ماه از خانواده خود جدا شده‌ام خواستار آزادي از زندان هستم.



وي در اين نامه اتهامات مطرح شده عليه خود را رد کرد و مدعي شد که هيچ گاه با دولت آمريکا عليه ايران همکاري نکرده است. حکمتي خطاب به محمد جواد ظريف از وي خواست که به حقايق اين پرونده توجه کنند و گفت که وي در ارتش آمريکا به عنوان مترجم زبان عربي فعاليت مي‌کرده و هيچ ارتباطي با ايران نداشته است. وي ادعا کرد که هرگز در زمينه جاسوسي و اطلاعاتي آموزش نديده است.



درخواست آمريکا براي تبادل ميرزايي حکمتي

اکنون که بيش از سه سال از محکوميت و زنداني شدن ميرزايي حکمتي به اتهام جاسوسي مي‌گذرد، سيد محمود عليزاده طباطبايي وکيل مدافع حکمتي از درخواست آمريکا براي تبادل ميرزايي حکمتي خبر داد. به گفته عليزاده آمريکا درخواست خود را از طريق دفتر حافظ منافش در ايران ارايه کرده و هنوز پاسخي داده نشده است.
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html